در مدرسه بودیم زنگ دوم بود و درکلاس بودیم بعد از چند دقیقه معلم وارد کلاس شد و بعد از سلام و احوالپرسی گفت امروز موضوع انشای شما
اینه : درون یک فضاپیما را که روی کره ماه فرود آمده تصور کنید قبل از نوشتن انشا تصوراتی که دارین بنویسین. یکی از بچه ها بلند شد و گفت من سوار فضاپیما نمیشم که برم روی کره ماه آخه سوار ماشین میشم حالت تهوع میگیریم حالا فضاپیما هم همینطوری حتی تصورش هم کنم حالت تهوع میگیرم همه خندیدن بلند. یکی بلند شد و گفت من اگه خواهر کوچکم را ببرم و از جای نزدیک ماه ببینه گیر میده که چرا اون توپ خدا چسبونده تو آسمون و اگر ببرمش کره ماه میگه داداش این توپ ما رو خورده ؟؟
باز همه خندیدن و بعد از چند دقیقه شروع به نوشتن انشا کردیم. پایان
سلام انشا طنز داره یکم
و از اینترنت نیست