جواب معرکه
غول چراغ جادو
بعد از ماه هاتحقیق بالاخره غاری رو پیدا کردم که داخل ان غار چراغی قدیمی وجود دارد و دور تادور ان چراغ طلا و جواهراتی گرانقیمت بود که تا به حال ندیده بودم فقط کسانی میتوانستند وارد این غار بشوند که قلب پاکی داشته باشند و با جواهرات انجا وسوسه نشوند بعد از برداشتن چراغ از غار بیرون امدم روش نوشته ای بود که بخاطر گردوخاک زیادی که روش بود نمیشد بخوانم با دستم چراغ را تمیز کردم که دود قرمز رنگی از چراغ بیرون امد و تبدیل به یک هیولاشد موجودی عجیب که بهم گفت سه ارزو دارم و او انهارا براورده میکند اما اگر ارزویم مرگ کسی باشد ان غول من را میکشد خلاصه ترسیدم ولی بعد ارزوی اولم و به ترتیب سه ارزویم را کردم اولی خیر برای دشمنانم دومی سلامتی بچه های سرطانی و سومی زندگی زیبا برای یتسم هاان غول به من گفت دوازده نفر قبلی تمامی ارزو هایشان پول و طلا و جواهرات بوده است و خودخواه بودند من پند گرفتم که هرچی برای خود خواهم اول برای دیگری دوم برای خودم