جواب معرکه
یک روز زیبا و آفتابی در تابستان، من و دوستانم تصمیم گرفتیم که به یک سفر کوهستانی ماجراجویی برویم.
ما خودمان را برای یک ماجراجویی دوران کوهستان آماده کرده بودیم. با کولهپشتیهای پر از زندگی، برنامهریزی شده و آماده ماجراجویی بودیم.
هوا صاف و آسمان آبی بود و هوای اطراف ما پر از تازگی بود. وقتی به همراه همدیگر به رویایی بودن وجودمان پی بردیم، بادی سبک و منور محض به چهرههایمان میخندید.
پس از مدتی پیادهروی، به یک تنه پایین جنگلها و رودخانههای آب شفاف رسیدیم. وقتی که ما به آبشارهای زیبا نزدیک شدیم، هر کدام از ما شگفتزده و پر از حس زیبایی شدیم.
به هدف نهایی ما رسیدیم - اوج کوه. زمان غروب آفتاب به عنوان پادشاهی جلوه می کرد و منظره سرسبز کوهستان از هر زاویهای که نگاه میکردیم فوقالعاده بود.
در اینجا با دوستانمان یک نشست شاد و آرام داشتیم و لحظاتی را که همیشه در یادآوری خواهیم کرد، سپری کردیم. با هم سرودی را زمزمه کردیم و نشانههای کوه و طبیعت را به یادگار گرفتیم.
سپس در غمجویی دوباره به پایین افتادیم - اما دلهایمان پر از خاطرههای زیبا و آرامش بود. این سفر به یاد ماندنی برای همه ما بود و هرگز فراموش نخواهیم کرد.