فارسی ششم -

درس 15 فارسی ششم

نرمین نقدی

فارسی ششم. درس 15 فارسی ششم

درس ۱۵ فارسی مناظره بین کدام بیت است لطفا جواب بدین

جواب ها

جواب معرکه

Ee.... ...

فارسی ششم

روزی روزگاری در سرزمینی ، حاکم عادل و دادگری بود که همیشه به داد مظلومان و ستم دیدگان می رسید و از آنان حمایت می کرد.روزی از روز ها حاکم بر اثر صدای انفجار مهیبی در جنگ ، قدرت شنوایی اش را از دست داد و ناشنوا شد . او به سبب آنکه دیگر نمی توانست صدای عدالت طلبی مظلومی را بشنود و به او یاری برساند ، بسیار غمگین و دل شکسته بود و نمی دانست که چه کند و بسیار کلافه شده بود . در همان شهر ، شخص دانایی می زیست که بسیار عالم و عارف بود . وقتی مردم شهر او را از وضع ناراحت کننده حاکم با خبر کردند ، خود را به نزد حاکم رساند و به کمک علائم و نوشته به حاکم گفت : ای پادشاه ، برای چه اینقدر غمگین و افسرده هستید ؟ شما تنها یکی از حواس خود را از دست داده اید ؛ دنیا که به آخر نرسیده است . خداوند متعال به شما حس های دیگری هم عطا کرده است که شکر خدا همگی سالم هستند . نا امید نباشید و از آز آن ها بیشتر استفاده کنید. حاکم با شنیدن سخنان عارف به فکر فرو رفت و سپس گفت : ای حکیم دانا ، حق با توست . من به جز گوش هایم نعمت های زیادی دارم که تا این لحظه از آن ها بی خبر بودم . زندگانی ما انسان ها شباهت های بسیاری به وضعیت حاکم شهر دارد . ممکن است در زندگی خود دچار مشکلاتی شده باشیم و یا موقعیت ، منصب یا عزیزی را از دست داده باشیم . نا امیدی راه درستی نیست . مسیر درست ، این است که به نعمت های بی شماری که خداوند به ما داده است فکر کنیم و خداوند و نعمت هایش را از یاد نبریم .

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت