نگارش دهم -

درس4 نگارش دهم

zahra

نگارش دهم. درس4 نگارش دهم

از آن مرد دانا دهان دوختست که بیند که شمع از دهان سوختست. راجع به این انشا میتونید بنویسید؟معرکه میدم

جواب ها

جواب معرکه

Rostami

نگارش دهم

دهان گاهی تنوریست فروزان که از آتش زبان به درد می آید انسان هم آنگونه است گاهی در ماتم سکوت واژه یا جمله ای را مقدمه ی از دست دادن سر خود می کند . گاهی هم با همان جمله یا واژه دریایی از عظمت و شکوه را نصیب خود می کند سخن دانا به مروارید می ماند نه گرداب سنگی ، بزرگترین اشتباهی آدمی گاهی سخن گفتن است در جمعی که آدمیانش زود شیفته ی قضاوت هستند اما شمع ها بهانه اند انسان اصیل مانند دریا می ماند که خود می داند چه زمان باید بر دشت ها بنالد اما نادان و پرگو چون زلزله ایست در زیر زبان خود وقتی حرف میزند وجودش را چند ریشتری پر می زند . آری باید گفت باید سکوت کرد اما نه سکوت داعمی نه گفتار بی منطقی باید آموخت که شمع بود در تاریک ترین شب ها نور بود این است رسم کلام .

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت