۱-کتاب مثل اقیانوس بی کرانی است که ناشناخته های بسیاری دارد و هر کس به فراخور حالش دل به ژرفای آن می سپارد و با انبانی پر باز می گردد. در این دریای عمیق معرفت، گوهرهای نابی وجود دارد که تنها تلاشگران چیره دست می توانند به آن دست یابند.
وقتی یک کتاب را باز می کنیم از صفحه اول تا آخرین صفحه، فقط کتاب با ما حرف می زند و به ما چیز یاد می دهد؛ مثلاً شعرهای قشنگ، زندگی امامان علیهم السلام ، زندگی آدم های بزرگ و موفق، مسائل علمی؛ مثل جغرافیا، ستاره شناسی و خیلی چیزهای دیگر. خواندن این همه چیزهای جورواجور باعث می شود که ما از خیلی از چیزهایی که نمی دانیم با خبر شویم.
در نتیجه توی زندگی کمتر اشتباه می کنیم و زندگی بهتری خواهیم داشت.
جهان صنعتی امروز مدیون دانشمندان زیادی بوده، در اثر مطالعه و کتابخوانی اختراعات و اکتشافات فراوانی بوجود آمده که نقش بسیار مؤثری را در زندگی بشر ایفا کرده است.
چه بسا در اثر کتابخوانی پیشرفتهایی حاصل گردیده که جان انسانها را نجات داده یا دشواریهای زندگی را بر آنها سهل کرده است کتاب برای اینکه ما را دوست داشته باشد، سه تا شرط تعیین کرده است:
اول اینکه همیشه آن را بخوانیم؛
دوم اینکه به چیزهای خوبی که یاد می گیریم عمل بکنیم؛
و سوم اینکه از کتاب، خوب مواظبت کنیم و آن را کثیف و پاره نکنیم.
اگر این سه شرط را رعایت کنیم کتاب هم ما را دوست دارد.
۲-با نام و یاد خدا قلم را بر صفحه ی کاغذ میگذارم و چون هیچ چیزی بر مردم کشورم پنهان نیست می نویسم واضح و مبرهن است که کتاب دوست خیلی خیلی خوبی است.
کتاب یار مهربان است. آنقدر مهربان که آبجی سمر به پای آن مانده و به هیچ یک از یارهای مهربان دیگر جواب مثبت نداده است و می گوید این یارهای مهربان، حتی اگر خیلی خیلی هم مهربان باشند خط کوچیکه ی یار بی زبان نمی شوند.
کتاب دوستی دانا و خوش بیان است. آنقدر که داداش سینا همه ی تقلب های امتحانی دانشگاهش را از روی آن می بیند. داداش سینا میگوید با اینکه دوستان خوب و خرخوان زیاد دارد، نمی تواند ریسک کند و خوش بیانی کتاب دانا را به دوستان بد بیان نادانش ترجیح دهد.
کتاب با آنکه بی زبان است پندهای فراوانی به ما می دهد. مثلاً همین دیروز مامان مهین کتابی را از کتابخانه ی آبجی سمر برداشت، صفحه ای از آن را آورد و به بابا مجید پند داد و گفت:دیدی؟ عندالمطالبه است. عندالمطالبه!
من نمی دانم عند المطالبه کیست؟ ولی هر کی هست خدا خیرش دهد چون به بابا مجید پند می دهد و بابا مجید خیلی خیلی از او حساب می برد و زود مهربان می شود.
کتاب سود فراوانی دارد. چون هر وقت ما هوس چیپس و پفک می کنیم پول های تا نخورده ی آبجی سمر را از لای کتاب های جلد سرمه ای اش بر می داریم و از کریم آقا خرید میکنیم. کریم آقا هم به ما آفرین می گوید. چرا که پول هایمان را تمیز نگه داشته ایم.
کتاب دوست هنرمندی است. چون کتابخانه ی آبجی سمر ما را خیلی خیلی زیبا کرده است. مخصوصاً کتاب های هفت جلدی صورتی جدیدش، که به صورت “s” چیده شده و کسی حق نزدیک شدن به آن ها را ندارد. چون دکوراسیون کتابخانه اش به هم می خورد.
در آخر ما از این انشا نتیجه می گیریم که کتاب خیلی خیلی مهربان است حتی اگر باعث کشته شدن پشه ها شود.
۱-غیرطنز
۲-طنز
#معرکه یادت نره 🙏🙏🌹#