نگارش دهم -

درس2 نگارش دهم

محدثه نیک منش

نگارش دهم. درس2 نگارش دهم

سلام انشا درمورد گندم میخواستم به صورت عینی یا ذهنی هر چی زودتر بفرستید بهتره 🙏🥺 معرکه میکنم

جواب ها

جواب معرکه

گذشت و گذشت و قد بلند و روی سبز خوشه ها کم کم با سبزی خداحافظی کردند و جای خود را به رنگ طلایی زیبا دادند، هزاران دانه ی گندم پنهان زیر پوسته منتظر چیده شدن بودند و روی زردشان کلامی پنهان داشت که نسیم آن را در تمام گندم زار طنین انداز می کرد و تنها کشاورز آن را می فهمید، کلامی که می گفت وقت چیده شدن گندم هاست. و این چنین شد که در روزی از روزها خوشه های طلایی چیده شدند و دسته دسته بر زمین ریختند، حالا از آن گندمزار ریشه ها و ساقه های کوتاهی بر زمین مانده بود و هر دسته گندم در گوشه ای از زمین قرار داشت. آن ها هنوز به زیبایی روزهای قبل بودند و در گوشه هایی می شد دانه هایشان را دید که بر گندمزار خالی از گندم ریخته شده اند، کشاوز با دیدن آن دانه ها بر زمین می نشست و نوازششان می کرد و لبخندی می زد، بعد پسرک بازیگوشش کنارش می آمد و آن دانه ها را یکی یکی درون کیسه ی کوچکی که همراه داشت می ریخت. بالاخره گندم ها راهی جای دیگری شدند و زمین خالی باز هم منتظر روزی ماند که دانه ها مهمانش شوند و دوباره به گندم زار طلایی تبدیل شود. معرکه یادت نره ✨️

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت