الگوی کلی جملات مفعولی بدین صورت است که فعل آنها دارای مفعول است. برای مجهول کردن این جملات، مفعول به نهاد تبدیل شده و سپس فعل به صورت مجهول بیان میشود. به عنوان مثال:
۱. "من هرگز تو را نشناخته بودم."
- "تو هرگز توسط من شناخته نشده بودی."
۲. "آب را گل نکنیم."
- "اجازه ندهیم که آب گل شود."
۳. "معلم ورزش آنها را به تماشای مسابقه خواهد برد."
- "آنها به تماشای مسابقه توسط معلم ورزش برده خواهند شد."
۴. "تجربههای زیادی از سفر برگرفتیم."
- "تجربههای زیادی از سفر توسط ما برگرفته شد."
۵. "بتان زرین را شکسته و گذاخته و آورده است."
- "بتان زرین شکسته و گذاخته و آورده شدهاند."
۶. "هرگز او را ندیدیم."
- "او هرگز دیده نشد."
۷. "شاهنامه را حماسه مینامند."
- "شاهنامه حماسه نامیده میشود."
۸. "گفتم که بوی زلفت گمراه عالم کرد."
- "گفته شد که بوی زلفت گمراه عالم شده است."
۹. "سوال را در کلاس از معلم پرسیدیم."
- "سوال در کلاس از معلم پرسیده شد."
۱۰. "بینی سحر بازیهای گردون."
- "سحر بازیهای گردون دیده میشود."
این روند به شما کمک میکند تا ساختار جمله را به صورت صحیح در حالت مجهول تغییر دهید.