جواب معرکه
مقدمه:
هنگامی که صبح فرا میرسد و اولین اشعار نور آفتاب از روی کوهها بر میآرد، صدای خوشآوازانهای در آسمان شهرها و روستاها بلند میشود، آوازی که دعوت به پرستش و معنویت است؛ صدای اذان.
بخش اول:
صدای اذان، به ناگفتهها اشاره میکند، صدایی که از بی نهایتی سکوت بر میآید، بهانهای برای ارتباط با خالقی که همواره پاسخگو و نزدیک است. آن صدا، در لحظهای معنوی آدمی را از دنیای مادی به دنیای معنوی میکشاند و او را به سوی خود وا میدهد.
بخش دوم:
وقتی صدای اذان میپردازد، تمامی موجودات زنده به این آواز گوش میدهند. آن صدا، از هر گوشهای فرا میرسد و دلها را پر میکند. آیا چیزی میتواند آرامش بخشتر از پذیرش این دعوت باشد؟
بخش سوم:
هرگاه که اذان فرا میرسد، فرداً مسئولیت پاسخ به این دعوت را بر شانه میگذاریم. آن صدا، مهمانی است که خدا میزبانش است و ما را به سوی خود میکشاند. در این میان ما فراموش میکنیم که هر روز یک فرصت جدید برای شروع به ارتباط با آسمان است.
بخش پایانی:
صدای اذان نه تنها یادآور پرستش است بلکه یادآور همبستگی و ارتباط با معنویت است. این آواز ماتمها را به شادی و انزواع را به همبستگی تبدیل میکند و ما را به یاد میآورد که هر لحظه میتوانیم با خدا ارتباط برقرار کرده و تازهترین شروع را تجربه کنیم.
تاج یادت نره 🌼👑
از گوگل نیست