..... ....

نگارش هشتم. درس 4 نگارش هشتم

انشا درمورد خاطرات خوش زندگی می خوااام اگه درمورد خاطرات خوش زندگی خودتون باشه که بهتر تاججج مییی دمم

جواب ها

جواب معرکه

fatemeh gharaei

نگارش هشتم

تاج بده زحمت کشیدم من امروز با تمام وجود رفتن را حس می کنم. از سرعت زیاد قطار زندگی گوشهایم پر از باد شده و از ضربه های باد بر صورتم چشم هایم را بسته و سرگیجه گرفته ام. قدرت تماشا منظره ها را ندارم. روسری ام را با دو دست محکم گرفته ام که با باد نرود. می ترسم بی حجاب و بی پرده با طبیعت روبه رو شوم. از افتادن نمادها و برملا شدن وحشت دارم. پنجره را بالا می کشم تا تمرکز بیشتری به دست آورم. اما هیاهوی باد که کنار می رود، حواسم به در قطار جلب می شود و ایستگاههایی که یکی یکی بزرگترهایمان پیاده می شوند. اگر خودشان خواستند و پذیرفتند، آرام پیاده می شوند و اگر نخواستند زندگی پرتشان می کند بیرون. جوان که بودم یادم است تلویزیون با پیرمردی مصاحبه می کرد که همسایه مدرس بود و می گفتند تنها کس باقی مانده از آن روزهاست. آن روز ما در متن و اوج زندگی بودیم. هنوز جنگ بود. هیچ چیزمان خاطره نشده بود. قهرمان هایمان عزت الله انتظامی و جمشید مشایخی و..... بودند. اصلا انگار قرار نبود آن روزها برود. انگار ما قرار بود همیشه جوان باشیم و پدر و مادرهایمان پرقدرت و با تحکم بالای سرمان. نمی دانم کی از آن روزها گذشتیم؟ اما می بینم که به پایان خط نزدیک می شویم. قهرمان فیلم هایمان یکی یکی می روند. گاهی دوستان و هم بازی هایمان پیاده می شوند. مادر و پدرهایمان یا نیستند یا دیگر با تحکم پدر و مادری نمی کنند. همه بزرگترهایی که خاطرات گذشته را برایمان روایت می کردند، خود خاطره شده اند و ما شده ایم صاحب خاطرات گذشته. خاطراتی که حتی دیگر برای فرزندانمان شیرین نیست. خاطره نسلی که عاشق شد ولی عشقش را فقط و فقط برای خودش و در دلش نگه داشت. نسلی که پرقدرت تمام خواهش هایش را سرکوب می کرد و آن را هنر زندگی می دانست. من آن روز را به چشم می بینم که آخرین افراد باقی مانده این نسل هم خداحافظی می کنند و خاطرات و داستان هایشان فقط در کتاب ها و فیلم ها باقی می ماند..... تاج بدههههه

سوالات مشابه درس 4 نگارش هشتم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام