سوال درس 3 نگارش نهم

Question

سلام 
میشه تا فردا یه انشا غمگیم درباره پاییز بگین 
ب همه تاج میدم🫂🤍

hotile ‍. · Accepted Answer

پاییز آمد و با آغاز این فصل جدید، غم و اندوه در دلم زاد. درختان زرد و خسته شده بودند، برگ‌ها به آرامی از شاخه‌ها پرت شده و همانند دلم شکسته و غمگین بودند.

تازه رسیدن پاییز، تمام زندگی را در اختیار گرفت. آسمان ابری شد و باد با صداهایی غریب و افسرده میوه‌ها را از درختان برداشت میکرد. من تنها در یک گوشه ایستاده بودم و با نگرانی به این تغییرات می‌نگریدم.

باغبانان درختان بی‌بهره شده بودند و گذر از روزها بر آن‌ها تأثیر منفی گذاشته بود. انگار که آن‌ها نیز همراه من هرآینه می‌خواستند به یک مرحله جدید در زمان پاییز پیش بروند. آن‌ها نیز خسته شده بودند و همانند من، از این طبیعت غمگین و دردناک کسل شده بودند.

با آغاز پاییز، خورشید نیز می‌توانستم به صورت کامل نیروی خود را نشان ندهد. روز ها کوتاه تر و شب ها طولانی تر شده بودند و این موقعیت ناراحتی را برای ما به ارمغان آورده بود.

زمین پاییزی را کاملاً تجربه کردم. پای پا به لنگ بودم و درختان خانه ای برای من تبدیل نکرده بودند. هر روز به بازی باد همراه با برگ ها نگاه میکردم، آن‌ها را وارد دلم می‌کردم و هم‌زمان نگران میشدم که آیا بهاری دیگر خواهد بود و یا همانند این موقعیت غم‌انگیز ادامه خواهد یافت.

پاییز، هرچقدر که برگ ها بیشتر میافتاد و زمین دیگر خشکتر میشد، من غمگین تر میشدم. تمام طعم زندگی از من گرفته شده بود. همانند رنگ زرد و قهوه ای برگها، روح من نیز دستخوش رفتگی شده بود.

اما در درونم، امیدی جاری بود. امیدی به یک آغاز دیگر. من صبر میکردم و می‌دانستم که پاییز فقط یک فصل است و با گذر زمان، زمستان و بهار خواهد آمد.

با این امید در دلم، پاییز را دریغ نمیکردم. در عوض، با غمی که در دلم حکمفرما شده بود، قدم به قدم در این فصل تاریک حرکت میکردم.

پاییز، فصلی است که برگ‌ها را از درختان می‌رباید و طبیعت را در لابه لای خود می‌گذارد. اما هرچقدر که پاییز غمگین و سرد باشد، باعث می‌شود که به خودمان برای فصول دیگر ارزش بیشتری بدهیم.

پاییز، که روزها را کوتاه میکند و شب‌ها را طولانی میکند، یادآور زندگی در این جهانی فانی است. ما هم پر امیدی مانند درختان گدازه هستیم که با گذشت زمان و هرچه قدرت کمتر، همچنان امید و بازی میکنیم.

پس با این غمگینی در دل، باید به پاییز خوشحالی نیز بدهیم. غم و اندوه، قسمتی از زندگی است و پاییز نیز قسمتی از طبیعت. باید در عرضه این فصل سرد و دور از لطف خداحافظی کنیم و به خود قول دهیم که در فصل های آینده، شادی و امید را با قدرت بیشتری در زندگیمان تجربه کنیم.

برو تو تلگرام داخل chat GPT هر انشا یا تحقیقی خواستی برات انگام میده اینم یه نمونشهجواب سوال :

درس 3 نگارش نهم

سلام میشه تا فردا یه انشا غمگیم درباره پاییز بگین ب همه تاج میدم🫂🤍

برنامه ریزی هر شخص بسته ب شرایطش متفاوته سعی کن از یه مشاور کمک بگیری

یک حکایت کوتاه همراه با بازنویسی مثل صفحه ۳۴ درباره نه سر پیازم نه ته پیاز تاج میدم

سلام بچه ها کسی میتونه یه حکایت درباره نه سر پیازم و نه ته پیاز با بازنویسی بفرسته ممنون

صحفه ۴۴نگارش از گوگل نباشه تاج میدم ب همه! فقط دست نوشته باشه

سلام صفحه۴۴ دست نوشته میخوام از گوگل نباشه تاج میدم تنکس

بچه ها لطفاً قسمت ادبیش جانشین سازی داشته باشه

یک انشا ادبی با موضوع آزاد میخوام از توی گوگل نباشه به همه تاج میدم

صفحه ۴۴ نگارش نهم رو کسی نوشته اگه کسی نوشته ارسال کنه ممنون میشم

بچه ها این هم هرکی میتونه بفرسته تاج میدم

سلام بچه ها این درسته اگه هم یکی بلده برام بفرسته

سلام دوستان انشا ص۴۱ یا همون متن ادبی و زبانی میشه برام بفرستید لطفا ا گوگل نباشه تاج میدم به همگی😁

انشا صفحه 41 نگارش می خواهم هرکی بگ بهش تاج می دم💊🙃

بچه ها اون نوشته ادبی و عادی صفحه ۴۱ رو بفرستین؟ لطفا از گوگل نباشههه

انشا ص۵۵ دست نویس لاشه تاج میدم

موضوع دوست دارید دنیا چگونه باشد؟ از گوگل نباشه دوتا سوال پرسیدم به هر دوتا تاج میدم

میگم میشه انشا در مورد کتاب در گذر زمان بگید ؟! یدونه عادی و ادبی باشه اینترنت نباشه

انشا در مورد پدر من چگونه مردی است .... تضاد و تشبیه و اینا هم داشته باشه از گوگل نباشه پلیززززز

سلام دوستان لطفا یه انشا بنویسین راجب ضرب المثل «از کوزه همان برون تراود که در اوست» از گوگل نباشه معرکه میدم ممنون

انشا درباره یک روز بارانی معرکه میدم زود جواب بدین🥲فقط از گوگل نباشههه

بچه ها فردا میاخوان نگارشمون را نگاه کنن من از اول برگه سفید میبردم ذهنی انشاا میخوندم حالا چیکار کنم

صفحه ۴۴نگارش دست نوشته‌ لطفا