سلام. بیا اینم انشا در مورد طبیعت امیدوارم به دردت بخوره
مقدمه: مگر می شود در این دنیا و در میان این همه شلوغی و هرج و مرج زندگی کنی و به دنبال جایی یا مکانی برای استراحت و داشتن آرامش نباشی،جایی مثل طبیعت.
تنه انشا: جایی که پر باشد از عطر دل انگیز شکوفه ها و صدای باد نسیمی در میان شاخ و برگ های درختان بوزد. مگر می شود در لا به لای درختان قدم برداری و صدای پرندگان روحت را نوازش دهد و تو را وارد خلسه ایی سرشار از آرامش نبرد. مگر میشود در کنار رودخانه ایی بنشینی و با صدای جریان آب شکر گذار نعمت های بی کران پروردگار نباشی، گاهی آب روان بر تخته سنگی میخورد و گاهی از مسیر رودخانه خارج می شود.
طبیعت یکی از زیباترین نعمت هایی است که خداوند به ما عطا کرده است، و ما انسان ها نیز موظف هستیم که از آنها مراقبت کنیم. درختان بیشتری بکاریم و با صرفه جویی مانع از قطع کردن درختان شویم تا روز های بیشتری را همراه با خانواده به دل طبیعت برویم و با ثبت خاطرات بیشتر و زیباتری صفحه های زنگی را ورق بزنیم و همچنین با مراقبت از طبیعت روز های دلنشین بیشتری برای خود و آیندگان ثبت و ضبط کنیم.
نتیجه گیری: دنیایی را تصور کنیم که هیچ درختی بر روی زمین باقی نماند و همه ی رودخانه ها خشک و ترک خورده باشند .آیا در همچنین مکانی می توان زندگی کرد و زنده ماند و شاد بود.