برف، نه تنها زمین را پوشانده، بلکه بر روی شاخههای درختان نیز انباشته شده است. هر شاخه، مانند یک دستهی ظریف و سفید، زیر وزن برف خم شده است. درختان، با پوششی از برف، به رنگ سفید خالص درآمدهاند و در مقابل آسمان آبی تیره، به زیبایی خودنمایی میکنند. این تضاد رنگ، زیبایی تصویر را دوچندان کرده است. خورشید، با وجود درخشش، نمیتواند گرمای زیادی را به این منظرهی سرد و یخبندان هدیه کند. هوای سرد، در سکوت زمستانی، به وضوح حس میشود. هوای سرد و خشک، باعث شده است که برف، به صورت کریستالهای ریز و درخشان، بر روی شاخهها و زمین بنشیند.
ساختمان کوچک در دوردست، به نظر میرسد که از جنس چوب باشد و دودکشی کوتاه و باریک دارد. دودی کمرنگ از دودکش بلند میشود و در هوای سرد و ساکت، به آرامی به سمت بالا میرود. این دود، احساس گرما و زندگی را در این منظرهی سرد و بیروح القا میکند. در اطراف ساختمان، رد پای حیوانات کوچک در برف دیده میشود که نشان از زندگی پنهان در این منظرهی زمستانی دارد. باد ملایمی میوزد و برفهای ریز و سبک را به آرامی بر روی زمین میپاشد. این برفهای ریز، مانند الماسهای کوچک، در زیر نور خورشید میدرخشند. سکوت حاکم بر این منظره، تنها با صدای ملایم وزش باد و شاید صدای دور و نامشخصی از طبیعت شکسته میشود. کل منظره، احساس آرامش و سکوت عمیقی را به بیننده منتقل میکند، آرامشی که تنها در دل زمستان میتوان یافت. این تصویر، یک نقاشی بینظیر از طبیعت در فصل زمستان است.