لادن مسعودی

نگارش هشتم. درس5 نگارش هشتم

ی انشای خوب که خودتون نوشته باشید راجب ورود یک موش به خانه

جواب ها

سارینا نجفی

نگارش هشتم

روی کاناپه دراز کشیده ام پاهایم را روپا گذاشته ام وبا کنترل تلویزیون بازی میکنم ناگهان مادرم برای خرید به بیرون میرود در را باز می گذارد از تنبلی دررا نمی بندم ناگهان چیزی توسی رنگی خیلی اهسته از گوشه در سر می کشد کنجکاو میشوم سرم را می چرخانم گویا او یک موش است خیلی اهسته وارد میشود من به وارد شدن او بادقت نگاه میکنم مثل ما که میخواهیم از خیابان ردشویم وبه این طرف وان طرف نگاه میکنیم که مبدا ماشین یا وسی بیاد ان جوری با دقت نگاه میکند اهسته پای کوچکش را بروی پادری میگذارد وکله اش کاملا نمایان میشود متوجه من هم نیست بعد هم کل بدنش وقتی کاملا اورا میبینم انگار که شیری اعظیم وجثه را دیده ام فریاد میکشم ودو زانو بروی کاناپه مشینم وبه فریاد زدن ادامه میدهم برادرم که داخل اتاق خوابیده است به لا فاصله می اید موش از فریاد من از همان راه که امده برمیگردد ماجرا را برای برادرم میگویم هر هر به من میخندد بعد از مدتی من هم به خودم کلی میخندم.بله دوستان عزیزم این بود صحنه ای که من از امدن موش به خانه مان بود .
خودم ننوشتم اما از اینترنت هم نیست نگران نباش😅 به هر حال اگر خوشت اومد معرکه بزن🌺

سوالات مشابه درس5 نگارش هشتم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام