جواب معرکه
پاییز، فصل رنگها، فصل غم و اندوه، فصلِ باران و باد، فصلِ آرامش و سکوت. فصلی که با رقص برگهای رنگارنگ، زیبایی بینظیری به طبیعت میبخشد، ولی در عین حال هوای دل را نیز با غمِ جدایی از سبزینهی تابستان، غبارآلود میکند. پاییز از راه میرسد و با وزش نسیمی ملایم، برگهای درختان را به رقص در میآورد. رنگها، مانند نقاش ماهری، طبیعت را به تابلویی بینظیر تبدیل میکنند. زرد و نارنجی، قرمز و قهوهای، مانند رنگهای پالت نقاشی، بر روی برگها میرقصند و جشنی از رنگ را رقم میزنند. هر برگ، مثل قطرهای از طلای ناب، با رقصیدن در هوا، منظرهای چشمنواز میآفریند. با نزدیک شدن پاییز، هوا سردتر میشود و نسیم خنکی بر روی پوست میوزد. بوی نم باران و خاک، همچون عطری خوشبو، به مشام میرسد و در دل انسان آرامشی خاص ایجاد میکند. باران، با رقص آرامشبخشش، در گوش طبیعت، آهنگ غمانگیزی مینوازد. اما پاییز، علاوه بر زیبایی و آرامش، حسی غمانگیز نیز با خود به همراه دارد. جدایی از سبزینهی تابستان، خزانِ برگها و حزن دلانگیز فصل جدید، هر انسان را به اندیشه و تفکر وادار میکند. خاطره روزهای گرم تابستان، مثل ابری تیره، بر فراز ذهن میگذرد و غمِ جدایی را نزدیکتر میکند. پاییز، فصلِ زیبایی و حزن است. فصلی که در دل طبیعت، نقاشی زیبا میکشد و در دل انسان، حزن و اندوه ایجاد میکند. در این فصل غمانگیز، با نگاه به برگهای رنگارنگ، با صدای باران، با هوای خنک، و با هر نفس عمیق، در غمِ خزان، اندیشه و تفکر را به خود هدیه دهیم.
بهت خسته نباشید میگم .