ببخشید یه انشا درباره باد آورده را باد میبرد لطفا جواب=معرکه🙂

سلام معرکه فراموش نشود مال و ثروتی که بدون زحمت و به آسانی به دست آید برکت نخواهد داشت و به همان آسانی هم از دست خواهد رفت. زمانی که برای به دست آوردن چیزی زحمت می کشیم و تلاش می کنیم با رسیدن به نتیجه و یا بدست آوردن خواسته مان، قدر آن را دانسته و به خوبی از از آن مراقبت می کنیم.اما زمانی که زحمتی برای چیزی که به دست آورده ایم نکشیده باشیم برای نگه داشتن آن نیز تلاشی نمی کنیم و به همین دلیل می گویند: باد آورده را باد می برد. مثل زمانی که کسی ما را از لحاظ مالی حمایت می کند و هر چقدر پول بخواهیم در اختیارمان می گذارد و ما بدون این که بدانیم پولی که به دستمان رسیده با چه زحمتی به دست آمده به راحتی آن را خرج می کنیم. اما اگر موقعیتی پیش بیاید که خودمان مجبور باشیم برای به دست آوردن پول کار کنیم و زحمت بکشیم بدون شک قدر پولی که به دست آمده حتی اگر رقمی بسیار کمتر از آن مبلغی باشد که قبلا در اختیارمان قرار می گرفت را بیشتر می دانیم و با فکر و برنامه ریزی آن را خرج می کنیم. گاهی هم از روی شانس و به طور اتفاقی چیزی را به دست می آوریم که به دیگری تعلق دارد و همین مسئله باعث می شود تا آن داشته دستخوش حوادث شود و به همان شیوه ای که به دست آمده از دست برود. در واقع این ضرب المثل ما را به سعی و تلاش دعوت می کند تا با زحمت خود به نتیجه و هدف برسیم و منتظر شانش و اقبال نباشیم زیرا هر قدمی که در راه رسیدن به هدفمان بر می داریم ارزش آن را بیشتر می کند و تنها در صورتی قدر داشته هایمان را می دانیم که برای آن ها زحمت کشیده باشیم. تمام.

روزی از روزگار های گذشته مردی جوان و فقیری در آزمون وزارت قبول شد نمره ای که او به‌دست آورد آنقدر خوب بود که وزیر اعظم دربار شد مدتی گذشت وزیر ثروتمند شد که همه مردم حسرت زندگی او را میخوردند . او از زندانیان رشوه می‌گرفت و آنها را آزاد میکرد از سربازان رشوه می‌گرفت که آنها را مرخص کند و از مردم مالیات زیادی می‌گرفت که نصف پول را برای خودش ببرد . او از دربار شاه دزدی میکرد خلاصه تمام مالی که به دست آورد حرام بود یک روز پادشاه اورا در حال رشوه گیری از یک نفر میبیند و مقام وزارت او را میگیرد و تمام مال و اموالش را مصادره میکند و خودش را نیز اعدام این است که میگوید باد آورده را باد میبرد