شنیدن صدای اذان از گلدسته های مسجد یا رادیو و تلویزیون , احساسی عجیب در انسان بوجود می آورد احساسی سرشار از تازگی و پاکی و یاد خدا در ادامه 3 انشا در مورد اذان آورده شده است که آنرا با یکدیگر می خوانیم
انشا اذان شماره یک
یک کلمه جاری می کنم و می گویم خدا وسعت احساسم را غفلت گذشته هایم را تمام ارزوهایم را حجم لبخند هایم را تمام داشته ها و نداشته هایم را با یک کلمه می سپارم به خدا. امروز صبح زود از خواب بیدار شدم،خیلی زود هوا هنوز گرگ و میشی بود،حس خوبی داشتم ،پرده ی اتاقم را کنار زدم پنجره را باز کردم که ناگهان چشمم به گنجشکی افتاد که بیهوش افتاده بود ،زیرا بال ظریف و نازکش خون الود بود ،گنجشک را به داخل خانه بردم .رفتم و تکه ای چوب و پانسمان اوردم و بال ظریفش را بستم ،نان و اب هم کنارش گذاشتم تا وقتی بیدار شد تغذیه داشته باشد .به حیاط رفتم کنار حوض نشستم صدایی زیبا و دلنشین به گوشم می رسید ،این صدا از هر ترانه ای زیبا تر بودم با این صدا میشد به رقصی ملکوتی رفت .گنجشک کوچکم را نگاه کردم ،انگار او هم با این صدا ارامش بیشتری می گرفت و به خواب عمیق تری می رفت.نگاهم را به اسمان دوختم.
ال