امیر+حسین براتی

فارسی دهم. درس3 فارسی دهم

سلام انشاء گسترش مثل ازتو حرکت از خدا برکت

جواب ها

مقدمه: «ادعونی استجب لکم»، بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را. بدنه:(بهتره به صورت ادبی درش بیاری.) فردی بود که از روی ساده‌لوحی و اینکه شنیده بود خدا روزی‌سونه، این فکر به مغزش خطور کرد که بره و گوشه مسجدی بشینه و عبادت کنه و از خدا روزی‌اش رو بگیره. از همین رو، یه روز از صبح به مسجد رفت و مشغول عبادت شد و وقت نهاری از خدا طلب غذا کرد، اما خب خبری از روزی و قوت نشد. باز به دعای خود ادامه داد تا وقت شام رسید و دوباره از خدا طلب خوراکی خوشمزه کرد. اما باز هم بی‌نتیجه بود. در گوشه‌ای از مسجد با حالی نزار و گرفته کز کرد و نشست منتظر. چند ساعتی گذشت و پیرمردی به مسجد اومد و پس از راز و نیاز با خدا، سفره‌ای پهن کرد و مشغول خوردن غذا شد. مرد ساده‌لوح که دید غذای پیرمرد به نیمه رسیده و عنقریبه که بقیه آن را هم تمام کنه و او باز هم گرسنه بمونه و سر بر بالین بگذاره، ناگهان از این فکر سرفه‌ای کرد و پیرمرد دانا فهمید و صدا را شنید و گفت: هرکه هستی بفرما. مرد بیچاره که از گرسنگی لرزه با اندامش افتاده بود، پیش اومد و دلی از عزا درآورد و ماجرا را تعریف کرد. پیرمرد گفت: فکر کن اگه سرفه نمی‌کردی، م

سوالات مشابه درس3 فارسی دهم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام