در جادهها پر از خودروها و موتورسیکلتها و دوچرخههای موتوری بود، حرکت بسیار شلوغ و ناخوشایند بود. هوا گرم بود و خورشید درخشان، مردم خسته شده و تعریق میکردند به دلیل شلوغی و ازدحام.
در میان این هرج و مرج، اتوبوسی در وسط جاده ایستاده بود، سعی در رسیدن به ایستگاه اتوبوس پر از مسافران داشت. اتوبوس پر از مردم بود، مسافران سعی میکردند به سرعت و با تسریع وارد و خروج شوند.
اتوبوس به دلیل شلوغی و حرکت مردم به طور مداوم تکان میخورد، و صداهای بلند هوا را پر میکردند. پنجرهها باز بودند، و هوای گرم به داخل اتوبوس نفوذ میکرد، که امور را بیشتر ناخوشایند میکرد.
در پایان، اتوبوس به ایستگاه اتوبوس رسید و مسافران مجاز به خروج و ورود شدن شدند. در حالی که مردم برای خروج تشنج داشتند، اتوبوس برای سفر بعدی آماده شد، با گذاشتن پشت خود خاطراتی از ازدحام شدید و تجربه خسته کننده برای همه.