مقدمه:
برخلاف چهره زیبایی که داشت سرنوشت زیبایی نداشت.
بند اول:(خصوصیات ظاهری)
ماسال؛کودکی سه ساله با چشم های آبی که آدم را غرق خودش میکرد و موهای طلایی اش همچون گندم زاری بود که وقتی باد می وزید آنها را به این طرف و آن طرف می برد.
سارافن صورتی اش که گل های سفیدی داشت به طور عجیبی به پوست سفیدش می آمد.
گل سر سفیدی که به مو هایش زده بود،با گل های لباسش ست شده بود.
لب هایش مثل؛غنچه گل رزی بود که در حال شکفتن بود.
بند دوم:(ویژگی رفتاری)
اما ماسال با وجود این همه زیبایی هنگامی که خیلی کودک بود چیزی باعث شده بود که در برابر اتفاقات نه عکس العملی نشان دهد و نه هیچ حرفی بزند.
بند سوم:(ویژگی رفتاری در برخورد با دیگران)
با هیچ کودکی بازی نمیکرد و دوست نمیشد او تنهایی را به هر چیز دیگری ترجیح میداد او با هم سن و سال های خودش فرق داشت.
بند جمع بندی:
چیزی که باعث شده بود او به این روز بیوفتد ؛مادری بود ک در نوزادی او را رها کرده بود و رفته بود