mhsa az

نگارش نهم. درس 1 نگارش نهم

دوستان عزیز لطفا در حد یه چند خط درمورد شب یلدا بگین همه رو معرکه میزنم اگ بگین🙂

جواب ها

جواب معرکه

فاطمه حسینی

نگارش نهم

ما در زندگی خود بار ها بار ها کلمه یلدا را شنیده ایم ولی معنی اصلی آن را نمی‌دانیم یلدا یعنی میلاد و طولانی ترین شب و کوتاه ترین روز یعتی اولین روز دی ماه یلدا ما بع عنوان یک مراسم می‌دانیم که آخرین روز آذر ماه را جشن گرفته و اقوام دور هم جمع می‌شوند

جواب معرکه

نرگس رهایی

نگارش نهم

شب یلدا زمانی است که اسمان با ارزوها و رویاها پر است به آغازِ زمستانی سرد و پرفراز و نشیب ما در قلبِ دل‌ها آتشی روشن می‌کنیم تا گرمای محبت را در هر ذره فراگیر کنیم در آن شب سحرگاهی که تاریکی فراگرفت آتشی شعله‌ور در اطراف آتشفشان ها رقصید همراه با دوستان و خانواده‌های عزیز در امسالی دیگر از دورانِ مرگبار گذشت با شعله‌های خرما، سیب و نارنج نوشیدنی‌های گرم و شیرین را می‌چشیم در دستان هم می‌گریم و به یاد خاطرات خوب می‌خندیم و از زندگی لذت می‌بریم شب یلدا، شبی است که همه عشق می‌ریزند در دلِ شب تمامی دلایل برای شادی برمی‌آید آن شبی که تمامی غم‌ها محو شده و دل ها روشن و پیش بردن بهترین آینده‌ای سرشار از امید برمی‌آید بگذار امشب همگی در کنار هم باشیم به همدیگر دست بدهیم و دوری را فراموش کنیم در شبِ یلدا برای آغازِ تازه‌ای مستعد یکدیگر را با عشق و مهربانی بگریزد شب یلدا، نقطه غروبی است در ساعت نجومی همانند هر غروب دیگری، ما را به روزی جدید می‌برد آن شبی که بهمان اندازه گذشته شکل ما در راه ساختن فردایی روشن و دلپذیر است با شوق و هیجان برای امسال یلدا آرزو می‌کنیم به همه‌ی دوستان و خانواده‌ها دست خوش می‌کنیم با آرزوی تندرستی، خوشبختی و روزهای پرانرژی شادی و سعادت را در دل‌ها برای همیشه پراکنده می‌کنیم.

جواب معرکه

من قبل‌ترها که کوچک بودم فکر می‌کردم شب یلدا چند ساعتی از بقیه شب‌ها بلندتر و طولانی تر است، البته برای من همینطور بود چون تنها شبی بود که می‌توانستم تا ساعت ۱۲ شب بیدار باشم و با بقیه بچه‌های فامیل بازی کنم و یا در  جمع بزرگ‌ترها بمانم، اما حالا می‌دانم که شب یلدا فقط یک دقیقه بیشتر از بقیه شب‌ها طول می‌کشد، و ما به خاطر همان یک دقیقه جشن می‌گیریم. بدنه ۸، ۹ ساله بودم، شب یلدا پنجشنبه بود و منو پسرخاله‌هایم خوشحال بودیم از اینکه کسی نمی‌گوید فردا باید بروی مدرسه و باید زودتر بخوابی و یا درس و مشقمان را بیاورند وسط مهمانی تا بنویسیم. از بعد ازظهر که با مادرم رفتیم به خانه مادربزرگ تا کمک مادربزرگ کند، با بچه‌ها دور هم جمع شده بودیم و مدام پچ پچ می‌کردیم تا برنامه ریزی کنیم و بتوانیم همگی شب آنجا بخوابیم. البته که پروژه دشواری بود. هی مدام یک نفر از بزرگترها می‌آمد تا یک جورایی متوجه شود ما چه می‌گوییم ولی ما فقط ریز ریز می‌خندیدیم، آن‌ها هم لجشان در‌می‌آمد و می‌رفتند. در بین پیشنهادها بالاخره عملی ترین را انتخاب کردیم و بعد شروع کردیم به پیاده سازی. ساعت از حدود ۱۰ که گذشت وقت اجرای نقشه شد. همگی شروع کردیم به خمیازه کشیدن. مادرم هی سقلمه می‌زد که وا چته، خوابت میاد؟ تا نوبت دور آخر خوراکی ها که همان خوردن هندوانه بود رسید، من یک بالشت برداشتم و رفتم توی اتاق و خوابیدم، بقیه بچه‌ها هم به ترتیب و بدون جلب توجه فقط به مادر خود می‌گفتند خسته‌اند و می‌آمدند توی اتاق تا بخوابند. بزرگترها که مشغول بحث سرخ و سفیدی هندوانه بودند و اصلا متوجه غیبت همگانی ما نشدند. ساعت حدود ۱۲ بود که دیگر وقت رفتن بود، تا می‌خواستند که جمع کنند و بروند با صحنه خنده داری رو به رو شدند. اتاقی پر از بچه که خواب بودند و به هیچ عنوان بیدار نمی‌شدند. هرچقدر سروصدا می‌کردند ما تکان نمی‌خوردیم و خودمان را سفت گرفته بودیم. با وساطت مادربزرگ از خیر بردن ما گذشتند و ما توانستیم آن شب تا صبح بیدار بمانیم و بخندیم و باهم خوش بگذرانیم. نتیجه گیری شب یلدا بهانه ای است تا پیش هم باشیم و بخندیم، مهم نیست چقدر طولانی تر است، مهم این است که از فرصت دورهم بودن استفاده کنیم و لذت ببریم. تاج بده
آخرین شب پاییز را شب یلدا یا به اصطلاح عوام شب چله می نامیم این شب آداب و رسومی دارد که قرنهاست در بین ایرانیان رواج داشته است…مردم ایران در شهرها و روستاهای مختلف با توجه به فرهنگ، آداب و رسوم ویژه‌ی خود شب چله را جشن می‌گیرند. در این شب همه ی اقوام نزد بزرگ طایفه ی خود جمع می شوند و پس از خوردن شام تنقلاتی نظیر میوه های زمستانی ، آجیل یلدا میخورن … فال حافظ می گیرند و به شادی این شب را به پایان می رسانند. یلدا و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی بنیان زندگی آنان را تشکیل می‌داد و در طول سال با سپری شدن فصل‌ها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت‌های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند. آنان ملاحظه می‌کردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند می‌شود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر می‌توانستند استفاده کنند. این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکش‌ اند.

سوالات مشابه درس 1 نگارش نهم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام