جواب معرکه
معرکه یادت نره🦖💗
جنگ جنگی نابرابر بود ( نابرابر=ناعادلانه)
جنگ جنگی فوقِ باور بود (غیرقابل باوربود) (تکرار چهارگانه ی جنگ: آرایه ی تکرار)
کیسه های خاکی و خونی
خطّ مرزی را جدا میکرد. (واج آرایی در تکرار حرف«خ»)
دشمن بد عهد بی انصاف (بد عهد =پیمان شکن )
با هجوم بی امان خود (باحمله پی درپی خود)
مرزها را جابه جا میکرد (کشورر ا مورد تجاوز قرارداد)
از میان آتش و باروت (باروت =گلوله ) (آتش و باروت: آرایه ی تناسب(مراعات نظیر)
می وزید از هر طرف، هرجا
تیرهای وحشی و سرکش (تیرهای سریع ورهاشده پرتاب می شد)
(وحشی و سرکش:آرایه ی تناسب (مراعات نظیر)
موشک و خمپاره و ترکش (تیر و موشک و خمپاره و ترکش: مراعات نظیر)
آن طرف، نصف جهان با تانک های آتشین در راه(نیمی ازقدرت جهانی مجهز ،
به پیش می آمدند)
این طرف، ایرانیان تنها (رزمندگان اسلام تنها و دست خالی بودند.)
این طرف، تنها سلاح جنگ، ایمان بود (مبالغه)
خانه های خاک و خون خورده / مهد شیران و دلیران بود / شهر خونین،
شهرخرّمشهر /در غروب آفتاب خویش / چشم در چشم افق میدوخت /
در دهان تانکهامیسوخت.
معنی : خانه های آلوده به خاک و خون، جایگاه رزمندگان شجاع بود. شهر
خرّمشهر که ازخون رزمندگان رنگین شده بود، در آخرین لحظات عمر خود
(نابودی خود)به آسمان نگاه میکردو در میان آتش تانکها میسوخت.
لغت :مهد : جایگاه، گهواره / دلیران : شجاعان / افق : کرانهی آسمان
آرایهها : چشم دوختن خرمشهر : تشخیص / غروب آفتاب خویش : کنایه
از نابودی و به پایان رسیدن عمر/ چشم دوختن : کنایه از خیره نگاه کردن /
دهان تانک : تشخیص / چشم افق :تشخیص.
نکتهی دستوری :خون خورده : صفت مشتق – مرکّب / خونین :
صفت مشتق
* شهر، از آن سوی سنگرها / شیر مردان را صدا میزد : / «آی، ای مردان نام آور /
ای همیشه نامتان پیروز / بی گمان امروز / فصلی از تکرار تاریخ است / گر بماند
دشمن،از هر سو / خانه هامان تنگ خواهد شد / ناممان در دفتر تاریخ / کوچک
و کم رنگ خواهد شد.»
معنی : شهر از آن طرف سنگرها، رزمندگان شجاع را فریاد میزد : «ای مردان
مشهوری که همیشه نامتان پیروز و سرافراز است. یقیناً، امروز، بخشی از تاریخ،
در حال تکرار شدن است.اگر دشمن در هر قسمت از سرزمین ما بماند،
خانه و سرزمین ما، محدود میشود و نام ما در تاریخ،بی اعتبار و محو
خواهد شد.» لغت :نام آور : نامدار، مشهور / بی گمان : به درستی،
یقیناً / فصلی : بخشی از یک کتاب و نامه
آرایهها : صدا زدن شهر : تشخیص / تکرار «ک» و «گ» : واج آرایی /
دفتر تاریخ :اضافهی تشبیهی
نکته دستوری : مردان : منادا / شیر مردان : مرکّب / نام آور : مرکّب /
« ـِ تان» (نامتان) :مضافالیه / بی گمان : قید مشتق
آی : اصوات (شبه جمله) است.
* خون میان سنگر آزادگان جوشید / مثل یک موج خروشان شد / کودکی
از دامن این موج بیرون جست /از کند آرزوها رست / چشم او در چشم
دشمن بود / دست او در دست نارنجک
معنی :ایرانیان آزاده و جوان مرد ،در میان سنگرها خشمگین شدند
و مثل موج خروشانی به حرکت درآمد.کودکی از میان موج رزمندگان بیرون آمد
و از دام آرزوهای مادّی خود، رها شد در حالی که نارنجک دردست داشت