جواب معرکه
مگه نگارش کار میکنن باهاتون👨🦯
بیاع یه شعررر
چشم هایم را میبندم و در خیالم رودخانه را دنبال می کنم انگار که رودخانه پایان ندارد و هیچ وقت به پایانش نخواهم رسید .پا به پای آب زلال و روان رودخانه پیش میروم و درختان سر به فلک کشیده اطرافش و چمن های انبوه که احاطه شان کرده است را می بینم در کنار رودخانه تعدادی آهو را میبینم که آمده اند تا از آب خنک بیاشامند و اطرافشان صدای قورباغه هایی به گوش
میرسد که گویا با یکدیگر در حال صحبت هستند در ادامه مسیر و در دل رودخانه قلوه سنگ هایی می بینم که همچون مرواریدی از جنس بلور به چشم می خورند و زیبایی
خاصی دارند . اما این شرایط زیبا پایدار نیست چرا که ساختمان هایی در حریم رودخانه خودنمایی میکنند که منظره زیبای اطراف رودخانه را بلعیده اند و دیگر خبری از طبیعت بکر و سرسبز
نیست .
شرایط زمانی بدتر میشود که کمی جلوتر انشعابی از فاضلاب این ساختمانها به چشم میخورد که به سمت رودخانه سرازیر شده است و دیگر خبری از زلالی و شفافی آب
رودخانه و یا ماهی ها نیست.
مسیرم را به امید پایان این شرایط بد و یافتن منظره ای بکر و زیبا ادامه میدهم اما زباله هایی میبینم که توسط رستوران ها به داخل آب انداخته شده و بعضی از زباله ها نیز توسط افرادی که چند لحظه ای در مسیر این رودخانه توقف کرده اند در دل طبیعت رها شده استاز ادامه مسیرم منصرف میشوم و به خیال بافی ام پایان میدهم و با خود می اندیشم چرا این افراد به عواقب و پیامدهای کار خود فکر نمی کنند پیامدهایی همچون مرگ بسیاری از جاندارانی که چه در درون آب و چه آنهایی که از آب رودخانه استفاده می کنند در انتظار این رودخانه زیبا است.