موضوع باران یکی از موضوعات زیبا و طبیعی است که میتوان در مورد آن انشا نوشت. در ادامه یک نمونه انشای ساده و قابل فهم درباره باران ارائه میدهم:
---
**عنوان: باران، راز آسمان**
باران، این نعمت آسمانی، نمایندهای از زندگی و تازگی است. هرگاه ابرهای تیره و خاکستری آسمان را میپوشانند، قلبم پر از شوق و امید میشود. باران همانند یک شاعر ماهر، با هر قطرهاش داستانی از عشق و زندگی را روایت میکند.
وقتی که باران شروع به باریدن میکند، زمین به آرامی نوشیدنی گوارا و سردی را دریافت میکند. زمین خشک و تشنه، با هر قطره باران جان میگیرد. درختان با شادابی خاصی به استقبال باران میروند و برگهایشان را دراز میکنند تا از این نعمت بهرهمند شوند.
باران همچنین فرصتی برای تفکر و تجدید نظر در زندگی است. زمانهایی که زیر باران میایستم و قطراتش روی صورتم میزنند، احساس میکنم که تمام تنشها و سختیهای روزمرهام از بین میروند. باران میتواند تصورات و خاطرات را آرامش بخشد و روح را تازه کند.
صدای باران نیز موسیقی خاصی را به زندگیام میآورد. هر بار که میشنوم، حس میکنم که طبیعت خودش را به زبان دیگری به من معرفی میکند. این صدا میتواند آرامشبخش باشد و من را به تفکر دربارهی زیباییهای زندگی و طبیعت دعوت کند.
در نهایت، باران برای من سمبل دوستی و ارتباط است. باران میتواند دلها را به هم نزدیک کند و یادآور شود که در روزهای سخت، همیشه امیدی هست و زندگی دوباره شروع میشود.
به همین دلیل، باران برای من فراتر از یک پدیده طبیعی است؛ او یک دوست وفادار است که در روزهای غم و شادی همیشه با من بوده و هست.
---
این انشا به خوبی میتواند احساسات و تجربیات دانشآموز را در مورد باران بیان کند و به آنها کمک کند تا با افزایش خلاقیت خود، در نوشتن بهتری داشته باشند.