محمد امیرم

نگارش دهم. درس2 نگارش دهم

سلام بچه ها خوبید؟ یک داستان ۶ خطی که مفهومش باد آورده را باد می برد باشه و امروزی باشه اولش روزی روزگاری نداشته باشه مرسیییی

جواب ها

parisan

نگارش دهم

چیزی که زحمتی براش کشیده نشه به هیچکس تعلق نداره و یک روزی همونجور که اومده میره تو راه مدرسه بودم داشتم برمیگشتم خونه اواخر آبان بود و باد می‌وزید دیدم که یک اسکناس ۱۰۰ دلاری از جلوی چشمام گذشت و افتاد زمین خم شدم و از روی زمین برداشتمش تاحالا دلار رو فقط توی گوشی دیده بودم و میدونستم پوله زیادیه اولش با خودم گفتم دست بهش نزن مال تو نیست اما بعد وسوسه شدم و برداشتمش گزاشتم تو جیبم ورفتم خونه تا بعد از ظهر برم به تومان تبدیلش کنم و برای خودم چیزی بخرم . بعد از ظهر وقتی تونستم مامانمو راضی کنم که برم بیرون با پوشیدن لباس گرم راه افتادم تو خیابونا آدرس صرافی رو پرسیدم از چند نفر تا تونستم پیداش کنم اما وقتی داشتم نزدیک صرافی میشدم یهویی باد خیلی شدیدی وزید و دلار تو دستمو با خودش برد و هرچی دنبالش دویدم بهش نرسیدم. امیدوارم خوشت بیاد
محمد AM

نگارش دهم

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌

سوالات مشابه درس2 نگارش دهم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام