ویدا

نگارش نهم. درس 3 نگارش نهم

سلام وقت بخیر... میشه لطفا انشا با این موضوع اگه دارین بگین...؟ فقط لطفا از خودتون باشه 🙏🥲💕 تاج میدم

جواب ها

جواب معرکه

majnoun

نگارش نهم

سلام تروخدا تاج بده امتیاز کافی‌برای سوال پرسیدن ندارم

جواب معرکه

parniyan ‌‌‌‌

نگارش نهم

یکی از ضرب‌المثل‌های معروف ایرانی که در زندگی روزمره به کرات استفاده می‌شود، 'مثل کوه به کوه نمیرسد، آدم به آدم می‌رسد' است. این مثل به وضوح تفاوت‌های میان انسان‌ها و طبیعت را نشان می‌دهد و معنای عمیقی در دل خود دارد. کوه‌ها به دلیل بزرگی و استحکام خود نمی‌توانند با یکدیگر برخورد کنند و به هم برسند؛ اما انسان‌ها، با توجه به شباهت‌ها و ویژگی‌های مشترکشان، به راحتی می‌توانند ارتباط برقرار کنند و با هم تعامل داشته باشند. این ضرب‌المثل نشان‌دهنده این است که در دنیای انسان‌ها، پیوندهای عاطفی، اجتماعی و فکری که میان افراد برقرار می‌شود، قوی‌تر از هر چیزی است. در زندگی، هر انسان یک دنیای منحصر به فرد دارد و ممکن است مسیرهای مختلفی را طی کند، اما این تفاوت‌ها نباید مانع از ارتباط و تفاهم میان افراد شود. در حقیقت، انسان‌ها به دلیل اینکه در بسیاری از جنبه‌های اخلاقی، اجتماعی و عاطفی مشابه هستند، به هم نزدیک‌تر می‌شوند و می‌توانند درک مشترک داشته باشند. مانند دو کوه که ممکن است از هم دور باشند، ولی انسان‌ها که به یکدیگر نزدیک‌ترند، می‌توانند از مشکلات مشترک عبور کنند و هم‌افزایی داشته باشند. این مثل به نوعی به ما یادآوری می‌کند که در دنیای انسان‌ها، پیوندهایی عمیق‌تر از هر فاصله‌ای می‌تواند وجود داشته باشد. ارتباط انسان‌ها نه تنها بر اساس شباهت‌ها، بلکه بر اساس احترام و درک متقابل شکل می‌گیرد. وقتی انسان‌ها از اختلافات و تفاوت‌ها عبور کرده و به یکدیگر احترام بگذارند، روابطشان استوارتر و موثرتر می‌شود. به عبارت دیگر، حتی اگر دو فرد از لحاظ ظاهری و فرهنگی تفاوت‌هایی داشته باشند، اگر قلب‌هایشان به هم نزدیک باشد، ارتباط آن‌ها برقرار خواهد بود. بنابراین، این ضرب‌المثل نه تنها بر اهمیت ارتباطات انسانی تأکید دارد، بلکه به ما می‌آموزد که نباید بر اساس ظاهر و تفاوت‌ها قضاوت کنیم و باید همیشه به دنبال یافتن شباهت‌ها و نقاط مشترک در بین یکدیگر باشیم.

جواب معرکه

پارسا

نگارش نهم

داداش یه تاج بده امتیاز ندارم ❤️

جواب معرکه

بنام خداوند بخشنده مهربان موضوع انشا: کوه به کوه نمی رسد ولی آدم به آدم می رسد ↱░⃟̶⃫͟͞🦋⃫̶͟͞ ⃫𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔⸙̶͟͟◌⃘⃝♡︎᭄ یکی بود یکی نبود در روزگاران قدیم ،دو بازرگان کهنه کار و سرد و گرم روزگار چشیده بودند که همکاری و دوستی آنها بین مردم ضرب المثل بود.یکی از آنها مهدی و  دیگری پژمان نام داشت. روزی مهدی همه ی دارایی اش را به کالا تبدیل و بار کشتی کرد تا در سرزمین های دور بفروشد و سود زیادی نصیبش شود. از قضا طوفان گرفت و کشتی مهدی به همراه دارایی اش از بین رفت و او فقیر و بیچاره شد نزد دوستش پژمان آمد و از او درخواست کرد تا مبلغی به او قرض بدهدت ا دوباره بتواند به تجارت بپردازد اما پژمان در پاسخ به مهدی گفت که اگر تاجر بودی همه ی دارایی خود را جمع نمی کردی که یک باره آن را از دست بدهی و مهدی را از خود دور کرد. مدتی بدین منوال گذشت  مهدی از آنجا که مرد با تجربه ای بود به هر زحمتی که بود مقام و اموال از دست رفته خود را بازیافت. روزی پژمان پشیمان و دلخسته پیش مهدی آمد و گفت: پس از بیرون کردن تو دزد به انبار من دستبرد زد و الان چیزی ندارم به جز حسرت و پشیمانی واز تو کمک می خواهم مهدی گفت: شنبه به جمعه نمیرسد همان گونه که کوه به کوه نمی رسد،اما آدم به آدم می رسد ↱░⃟̶⃫͟͞🦋⃫̶͟͞ ⃫𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔⸙̶͟͟◌⃘⃝♡︎᭄ پایان.
بنام خداوند بخشنده مهربان موضوع انشا: کوه به کوه نمی رسد ولی آدم به آدم می رسد ↱░⃟̶⃫͟͞🦋⃫̶͟͞ ⃫𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔⸙̶͟͟◌⃘⃝♡︎᭄ یکی بود یکی نبود در روزگاران قدیم ،دو بازرگان کهنه کار و سرد و گرم روزگار چشیده بودند که همکاری و دوستی آنها بین مردم ضرب المثل بود.یکی از آنها مهدی و  دیگری پژمان نام داشت. روزی مهدی همه ی دارایی اش را به کالا تبدیل و بار کشتی کرد تا در سرزمین های دور بفروشد و سود زیادی نصیبش شود. از قضا طوفان گرفت و کشتی مهدی به همراه دارایی اش از بین رفت و او فقیر و بیچاره شد نزد دوستش پژمان آمد و از او درخواست کرد تا مبلغی به او قرض بدهدت ا دوباره بتواند به تجارت بپردازد اما پژمان در پاسخ به مهدی گفت که اگر تاجر بودی همه ی دارایی خود را جمع نمی کردی که یک باره آن را از دست بدهی و مهدی را از خود دور کرد. مدتی بدین منوال گذشت  مهدی از آنجا که مرد با تجربه ای بود به هر زحمتی که بود مقام و اموال از دست رفته خود را بازیافت. روزی پژمان پشیمان و دلخسته پیش مهدی آمد و گفت: پس از بیرون کردن تو دزد به انبار من دستبرد زد و الان چیزی ندارم به جز حسرت و پشیمانی واز تو کمک می خواهم مهدی گفت: شنبه به جمعه نمیرسد همان گونه که کوه به کوه نمی رسد،اما آدم به آدم می رسد ↱░⃟̶⃫͟͞🦋⃫̶͟͞ ⃫𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔⸙̶͟͟◌⃘⃝♡︎᭄ پایان.
بنام خداوند بخشنده مهربان موضوع انشا: کوه به کوه نمی رسد ولی آدم به آدم می رسد ↱░⃟̶⃫͟͞🦋⃫̶͟͞ ⃫𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔⸙̶͟͟◌⃘⃝♡︎᭄ یکی بود یکی نبود در روزگاران قدیم ،دو بازرگان کهنه کار و سرد و گرم روزگار چشیده بودند که همکاری و دوستی آنها بین مردم ضرب المثل بود.یکی از آنها مهدی و  دیگری پژمان نام داشت. روزی مهدی همه ی دارایی اش را به کالا تبدیل و بار کشتی کرد تا در سرزمین های دور بفروشد و سود زیادی نصیبش شود. از قضا طوفان گرفت و کشتی مهدی به همراه دارایی اش از بین رفت و او فقیر و بیچاره شد نزد دوستش پژمان آمد و از او درخواست کرد تا مبلغی به او قرض بدهدت ا دوباره بتواند به تجارت بپردازد اما پژمان در پاسخ به مهدی گفت که اگر تاجر بودی همه ی دارایی خود را جمع نمی کردی که یک باره آن را از دست بدهی و مهدی را از خود دور کرد. مدتی بدین منوال گذشت  مهدی از آنجا که مرد با تجربه ای بود به هر زحمتی که بود مقام و اموال از دست رفته خود را بازیافت. روزی پژمان پشیمان و دلخسته پیش مهدی آمد و گفت: پس از بیرون کردن تو دزد به انبار من دستبرد زد و الان چیزی ندارم به جز حسرت و پشیمانی واز تو کمک می خواهم مهدی گفت: شنبه به جمعه نمیرسد همان گونه که کوه به کوه نمی رسد،اما آدم به آدم می رسد ↱░⃟̶⃫͟͞🦋⃫̶͟͞ ⃫𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔⸙̶͟͟◌⃘⃝♡︎᭄ پایان.

سوالات مشابه درس 3 نگارش نهم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام