نگارش هشتم-

درس 4 نگارش هشتم

پرنیا

نگارش هشتم. درس 4 نگارش هشتم

سلام بچه ها میشه در مورد موضوع ( انچه در مسیر مدرسه تا خانه میبینید ) انشا بنویسید مرسی

جواب ها

جواب معرکه

عسل🍁

نگارش هشتم

صبح که از خانه بیرون می‌آیم هوا هوا هنوز خنک و دل نگیز است خیابان کم کم بیدار می‌شود در اولین پیج کوچه نانوایی محله قرار دارد بوی نان تازه در هوا پیچیده و صفی از مردم در انتظارند گاهی نانوا مرا می‌بیند و لبخندی می‌زند صدایی کشیدن نان داغ از تنور و گفتگوی مردم نشانه شروع زندگی است در کنار آن پیروزی با کیسه‌ای نان تازه از نانوایی بیرون می‌آید و با دعایی رام از کنارم می‌گذرد تمام🍁🌷

جواب معرکه

مبینا

نگارش هشتم

صبح که از خانه بیرون میایم هوا بوی تازه ی پاییز می‌دهد، بویی آشنا ، بویی که انگار از خاطرات گذشته آمده است قبل از رفتن چند لحظه صبر میکنم و کوچه و خیابان را نگاه میکنم که هر روز از آنها عبور میکنم ، کوچه و خیابانی ساده اما برای من فراتر از یک راه معمولی ، مکانی است که روز های کودکی ام در انجا سپری شده از اولین روز مدرسه که دست در دست مادرم با کیف بزرگم به مدرسه میرفتم تا الان که قد کشیده ام اما همان خیابان همان کوچه مانند دوستانی هستند که سال هاست تغییری نکرده اند گاهی حس میکنم بخشی از کودکی ام هنوز در میانشان باقی مانده است ، تمامی این درختان مغازه ها کوچه ها شاهدانی خاموش هستند بر رشد من ، بر روز هایی که افتادم و بلند شدم ، خندیدم و گریه کردم ، کوچک بودم و بزرگ شدم ، شاید سال های دیگر نیز از این مسیر بگذرم ولی شاید مسیرم فرق کند شاید مقصد دیگری داشته باشم اما مطمئنم با دیدن همین کوچه ، همین درختان دوباره خاطراتم زنده خواهد شد .

افرا

نگارش هشتم

بنویس به نام خدا از اول تا آخر مسیر سرم پایینه چیزی نمی بینم😑🤣

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت