مقدمه : باران یکی از هزاران نعمت بی شمار خداوند است . آبی که از آسمان بر زمین نازل می شود و علاوه بر اینکه موجب طراوت و سرسبزی طبیعت می شود ، با تشکیل رودخانه ها و سفره های زیرزمینی آب آشامیدنی موجودات زنده را فراهم می کند. علاوه بر همه این فواید ، زیبایی که در رودخانه احساس می شود ، با چیز دیگری قابل مقایسه نیست.
بدنه : وقتی که به رودخانه نگاه می کنم ، ماهی های ریز و درشت و زیبایی را می بینم که درون آب رودخانه کنار یکدیگر زندگی میکنند .
انگار باید محبت و مهربانی را از رودخانه یاد بگیریم؛چرا که انواع ماهی ها رو درون آغوش خود گرفته استو چونان سپری فولادین از ماهی در برابر خطرات محافظت میکند.
یکبار دیگر و اینبار با دقت بیشتری به رودخانه می نگرم؛سنگ های ریز و درشتی را می بینم که بر سر جریان آب رودخانه قرار گرفته اند . انگار باید مسائل جدیدی را از آب رودخانه یاد بگیریم .
اینکه مانند جریان آب از مشکلات فراوان زندگی که مانند سنگ های ریز و درشت در مسیر ما قرار دارند ، عبور کنیم تا به هدفمان برسیم ؛ اینکه نباید تسلیم شویم و در برابر مشکلات زانو بزنیم .
هرچقدر به رودخانه نگاه می کنم ، بازهم سیر نمیشوم ؛ چرا که نکات بسیار زیادی در جریان آب رودخانه وجود دارد که مرا غرق در خود کرده است .
آب رودخانه گذر عمر را به من یادآوری می کند و با زبان بی زبانی به من می گوید که زندگی و عمر هم مانند جریان آب رودخانه خیلی سریغ می گذرند، آنقدر سریع که حتی متوجه نمی شویم که کی شروع شده و کی تمام شده است :
“ از صدای گذر آب چنان می فهمم تندتر از آب روان ,
عمر گران می گذرد “
نتیجه : زندگی نیز همانند جریان آب رودخانه است.اگر هنگام نگاه کردن به رودخانه به گل آلود بودن و مزاحمت جلبک ها و مگس ها و قرباغه ها توجه کنیم ،حس تنفر و دل زدگی به ما دست می دهد و بالعکس ، اگر به صدای زیبای آب و سنگ های ریز و درشت توجه کینم ، لذت و سرور سرتاسر ما را فرا می گیرد.داستان زندگی نیز همین طور است.بنابرین ،برای لذت بردن از زندگی نگرشمان را تغییر دهیم :
“ چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید
چتر ها را باید بست
زیر باران باید رفت “
تـ♛ـاجـ یـ๛ادت نـره:)