همیشه و از همه می شنویم که ورزش باعث سلامتی است ، من هم مانند بسیاری از نوجوانان هم سن خود به ورزش علاقه ی زیادی دارم.
در مدرسه برای ورزش صبحگاهی همه ی بچه ها برای زمانی کوتاه هر روز صبح سر صف چند نرمش انجام می دهند ، که همین کار سبب می شود تا با شادابی بیشتری روز خود را شروع کنند .
انسان ها از گل آفریده شده اند، گلی که نیاز دارد تا پرورانده شود و نور و حرارت ببیند، سرما و گرما را بچشد و در نهایت آجری محکم و مقاوم شود تا روی دیوار زندگی و در لابه لای آن جا بگیرد و در نهایت جزئی از نقش دهنده ها و کامل کننده ی هدف زندگی و آفرینش باشد تا در نهایت به کمک یکدیگر آنقدر بادوام و با استقامت چیده شوند و لایه به لایه بالا روند و به قله ی صعود برسند تا به هدف اصلی دست یابند که این هدف چیزی نیست جز رضا در رضایت خداوند.
تنه انشاء: معلم ها دقیقا همان کسانی هستند که گل ذاتی انسان را می پروراند و راه درست را به آن نشان می دهند و زمانی که به آجری مقاوم تبدیل کردند در مسیر اصلی خود رها می کنند. معلم ها سرشارند از حس عشق و محبت و صبر و استقامت. مانند مادری مهربان کودک را نوازش می کند، به او درس می دهد و او را بزرگ می کند.
گاهی مانند پدری سخت گیر او را به جلو هل می دهد و گاهی او را مورد سرزنش قرار می دهد و آنگاه که کودک بزرگ شد و پا گرفت و راه افتاد در گوشه ایی می نشیند و اوج گرفتن او را تماشا می کند، معلم ها همان پیله ایی هستند که به دور کرم ابریشم می پیچند و آن را در قنداق خود و در آغوش خود نگاه می داند، دقیقا مانند سپری در مقابل سرما و گرما و در مقابل سختی ها حفظ می کنند و آنگاه کرم که بال گرفت و بال های رنگارنگ خود را گشود از پروانه جدا می شود و اوج گرفتن او را نظاره می کند.
معلم ها دل خیلی بزرگی دارند، هر سال مجبورند که تکه ایی از وجود خود را رها کنند و او را به دیگری بسپارند، مگر اینطور نیست که معلم ها هر بار به هر دانش آموز تکه ایی از وجود خود را تقدیم می کنند، از خود به آن ها محبت و عشق ، نوع دوستی ، فداکاری و ایثار را تزریق می کند
و در نهایت بعد از گذر سال ها، زمانی که تمام وجود خود را صرف کودکانش کرد و هربار تکه ایی از وجودش را بخشید و زمانی که آن ها را جوان و بزرگ ساخت و خودش پیر و چروکیده شد در حالی که همه ی کودکانش او را ترک کرده اندو هر کدام به سمت زندگی خود رفته اند. آیا معلمی شغل انبیاء نیست؟
نتیجه گیری:گاهی معلم ها سر ما داد می زنند، گاهی سخت گیری می کنند اما کیست که نمی داند در پشت همه این سخت گیری ها یک دوستت دارم نهفته است. با تمام وجودش فریاد می زند که دوستت دارم. دوست دارم که همیشه کار درست را انجام دهی! دوست دارم که همیشه بهترین باشی و دوست دارم که انسانی با سواد و پر از محبت و مهربانی شود که اگر نبود هرگز هیچ معلمی آنقدر تلاش نمی کرد که تو در هر شرایطی و بدون هیچ بهانه ایی بهترین باشی. بنابراین هرگز از آن ناراحت نباش زیرا که هیچ مادری بد فرزندش را نمی خواهد و هیچ کودکی نمی تواند مادرهای زندگیش را فراموش کند.
بتاج:)