از پشت شیشه کلاهی که بر سر داشتم نگاهی به فضای اطراف انداختم. سفینه فضایی فرود آمده بود و در روی کره ماه نشسته بود و غبار بسیار غلیظی اطراف سفینه من را فرا گرفته بود. جلو رفتم و از نردبان کوچک سفینه پایین آمدم و پاهایم را بر روی سطح ماه قرار دادم. بسیار سبک تر و نرم تر از آن چیزی بود که تصور می کردم. پاهایم درون ماسه های کره ماه فرو میرفت و مثل برف بسیار نرم و سبک بود. ناگهان به آسمان نگاه کردم و سیاهی محض بود هیچ چیزی دیده نمیشد به جز کره زمین یعنی محل زندگیم جایی که از آن آمده ام و متعلق به آن بودم. در روی کره ماه شب و روز وجود نداشت و هر ساعت می شد تمام ستاره های درخشان در آسمان را دید ستاره ها بسیار زیبا خودنمایی می کردند و می درخشیدند. سطح خاکستری و گودال دار ماه نقره مانند میدرخشید تضاد رنگ نقره ای مایل به سفید مو و رنگ مشکی سنگین آسمان زیبایی خیلی زیادی را پدید آورده بود. پس از مشاهده این عجایب به خالق چیره دست آن آفرین گفتن احسنت.
انشا دوم
مقدمه : به نظر ، میتواند هیجان انگیز ترین چیز برای کسانی چون من که تمام ذهن و مغز خود را به فضا اختصاص داده اند همین باشد .
بدنه : البته ، این میتواند برای همه جذاب باشد ، چرا که چیز کمی نیست ، کره ماه ، یکی از هیجان انگیز ترین مکان هاییست که یک انسان میتواند آن جارا احساس کند .
فرض کن ، با پرتابی بلند ، بر فراز آسمان ها شلیک شده ای و کسی جز تو در آن جا نیست ، تویی و خودت و دنیایی که هیجانش بی حد و غیر قابل وصف است ، نمیتوان این حس را با زبان بیان کرد ، فهمش در ذهنم نمیگنجد ، زبانم در وصفش حیران است که در فضا ، جایی که از نظر خیلی ها تخیل بوده و یا زیبایی خاصی ندارد ، ماشینی به اسم فضا پیما فرود بیاید که بتواند اطلاعات دقیق را به من و امثال من منتقل کند .
کاش ، من در آن فضا پیما بوده و قدم به قدم آسمان را طی میکردم ، کاش من ماه را دیده و با او به صحبت مینشستم .
نتیجه : زیبایی های بی حدی وجود دارد که شاید به باور و فهم خیلی ها ، در ذهن نگنجد ، اما درب ذهن من ، برروی آسمان و پدیده هایش، همیشه باز است
موفق باشی معرکه بزن💜