سلام
1- متن زیر را بخوانید و مشخص کنید که نویسنده در کدام بخش، تحت تأثیر قوه چشایی، بویایی و لامسه خود قرار گرفته است.
دلم بیشتر از همیشه گرفته بود. شکمم قاروقور می کرد و کتلت مچاله، توی دستم باد کرده بود. زورم گرفته بود که مثل بقیه نمی توانم لقمه ای بخورم. دلم می خواست همین جوری که مزۀ خیارشور زیر دندان هایم جا خوش می کرد و روغن کتلت لبم را لیز می کرد، به هیچ چیز فکر نکنم، به هیچ چیز مسخره ای که اشتهایم را کور کند. کتلت، مثل بچّه گنجشک مرده ای، روی دستم مانده بود.
توی سروصدای مسخرۀ خندۀ بچه ها، جملۀ جادویی جان گرفت: «وقتی داری از ناراحتی می ترکی، سه تا سوت بزن!» …
بی اختیار زبانم را چسباندم به پشت دندان هایم و انگشت کوچکم را گذاشتم توی دهانم.
اوّلین سوت: بچه ها سرِ جایشان میخکوب شدند.
دومین سوت: همه به طرفم آمدند، حتّی ناظم.
سومین سوت: پشت گردنم توی دست ناظم بود.
جای شما خالی؛ همین طور که گردنم توی دست ناظم بود، مثل ببرهای آفریقایی، توی سه سوت، ساندویچم را بلعیدم. اشتهایم حسابی باز شده بود. برای اوّلین بار مزۀ غذا بدون اشک و گریه زیرِ دندان هایم رفته بود…
تایید ودنبال کن لطفا