نگارش هشتم -

درس 3 نگارش هشتم

آدرینا زارعی

نگارش هشتم. درس 3 نگارش هشتم

انشا در مورد صحنه ورود یک موش به خانه از گوگل نباشه تاج میدم

جواب ها

جواب معرکه

manli

نگارش هشتم

در خانه بودیم افراد خانه همهمه زیادی برپا کرده بودند هرکه داشت در مورد بحث های خنده دار صحبت می کرد و همه باهم می خندیدند همان طور که صدای خنده من هم بلند بود چشمم به آشپزخانه افتاد که موشی انگار داشت قدم میزد خندیدن را از یاد بردم شروع کردم به جیغ زدن بقیه سیع در آرام کردن من داشتند که دیگر جیغ نزنم همه می پرسیدند که چرا یکهو شروع کردم به جیغ زدن من نمی توانستم حرفی بزنم فقط توانستم به موش نگاه کنم اول مادرم بود که با گرفتن رد نگاه من جیغ زد بقیه هم متوجه موش شده بودند هرکس جیغ ودادی می کرد می دوید همهمه و آشوب خانه دو برابر شده بود مانده بودم به وضعیت آنها بخندم یا از ترس موش جیغ بزنم تصمیم گرفتم جیغ بزنم تا شاید موش بترسد و برود موش از جایش تکان نمی خورد در همان لحظه پدرم که تا الان بیرون بود آمد آنکه از ماجرا خبر نداشت با تعجب به ما خیره شده بود ما هنوز هم داشتیم جیغ می زدیم پدرم از من پرسید که اینجا چه خبر است؟ کنارش ایستادم چند سرفه کردم تا بتوانم چند کلمه صحبت کنم همین که گلویم بهتر شد به پدر گفتم یک نگاه به آشپز خانه بی اندازد پدر تا سر چرخواند با دیدن موش شروع کرد به خندیدن حالا مابودیم که دیگر جیغ نمی زدیم و با تعجب داشتیم آن را نگاه می کردیم و آن بلند و بلندتر می خندید از خنده های پدرم بقیه هم خندیدند فکر کنم موش با دیدن این صحنه موهایش ریخته بود اولین کسی که به پدرم گفت تا برود موش را بگیرد مادرم بود حالا همه داشتند به سمت موش می دویدند قبل از آنکه موش به خودش بیاید و بخواهد از دست پدر فرار کند گرفته شد به دلیل آنکه نمی دانستیم که یک موش را که زنده گرفته ایم را چطور بکشیم آن را تا در حیاط همراهی کردیم تاج بده🥲🙂

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت