یک زمان در دههی گذشته، یک پسر جوان به نام علی تصمیم گرفت که به دنبال رویاهای بزرگ خود برود. وی به خاطر هوای دلپذیر و پایینترین نقطه کره زمین رفت و از اصفهان به راهی گلستانها، راهی کوهها رفت. علی با شور و شوق بسیاری به دنبال رسیدن به قلهی کوه بود. اما هر چه پیش میرفت، دشواریها و موانع بیشتری پیش او میآمد. زمانی که به نظر میرسید که دیگر نمیتواند ادامه دهد، انسانهایی با انگیزه و اشتیاق برای کمک به وی ظاهر شدند. آنها او را تشویق کردند و همراهش به او کمک کردند تا به قلهی کوه برسد. علی به دنبال رسیدن به قله با دلهای پیشگام و شجاعی از تلاش ادامه داد. و سرانجام با کمک آدم به آدم، به قله رسید.
این داستان بیان این حقیقت بود که هرچند تنها یک فرد توانسته به قلهی کوه برسد، اما با کمک و همدلی آدم به آدم، به رسیدن به اهداف بزرگتر میتوان رسید. 🏔️🚶♂️🌟
تاج یادت نره