الا 🦋

نگارش هشتم. درس 3 نگارش هشتم

لطفاً از گوگل نباشه وگرنه تاج نمیدم اولین موضوع خط خورده درمورد4 تا موضوع دیگه انشا بفرستید

جواب ها

ʙᴇɴʏᴀᴍɪɴ

نگارش هشتم

بفرما😉❤
fatemeh gharaei

نگارش هشتم

یادت نره تاج بدی
Biily .L

نگارش هشتم

سلام تاج لطفا
البته خب من بند دوم و سومو فک کنم*متنو یادم نیست دقیق چی نوشتم به توصیف مدرسه خودم پرداختم
Mohammadtaha Pazoki

نگارش هشتم

از ایترنت نیست موضوع : صحنۀ ورود یک موش به خانه پا روی پا گذاشته و روی زمین ، جلوی تلویزیون لم داده بودم. مسابقه والیبال ایران و روسیه را تماشا می کردم. بازی قشنگی بود. هم زمان با دیدن بازی ، تخمه هم می شکستم و پوست تخمه ها را روی گل های قالی می ریختم. گل های قالی با رنگ های سبز و قرمز و با نقش های ریز و درشت زیر پوست تخمه ها ، خودنمایی می کرد. بازی به امتیازهای پایانی سِت اول نزدیک می شد. افطار را خورده بودیم. پدر با من نشسته بود و بازی را نگاه می کرد. مادرم در آشپزخانه مشغول ریختن چای بود. خواهرم ظرف های افطار را میشست. آخر بازی بود که صدای داد و فریاد خواهرم بلند شد. من از جا پریدم ، گمان کردم اتفاقی افتاده است. سریع خودم را مثل بقیه افراد خانواده به آشپزخانه رساندم. خواهرم انگار که جن دیده باشد ، متعجّب و با ترس و لرز به گوشه آشپزخانه نگاه می کرد. علّت فریاد را پرسیدم. با تته پته به گوشه آشپزخانه اشاره کرد. چشم های خواهرم از ترس از حدقه در آمده بود و سفیدی و سیاهی چشمانش باهم مخلوط شده بود. اشک ها جرئت حرکت نداشتند ، رنگ صورتش پریده بود و شبیه رنگ کاشی های آشپزخانه شده بود. اوّل فکر کردم دزدی وارد آشپزخان هشده است. چاقو را برداشتم و به طرف گوشه آشپزخانه رفتم ، امّا چیزی در آن جا نبود ، یک لحظه فکر کردم که شاید زیر کابینت مخفی شده است ، خم شدم تا زیر کابینت را نگاه کنم ، سیاه سیاه بود ، مثل روی گناهکاران. از مادرم گوشی تلفن همراه را خواستم. گوشی رنگ و ور رفته ای را آوردند ، چراغ قوه اش را روشن کردم. زیر کابینت را وارسی کردم. جانور صغیر الجثه ای را دیدم ، با بینی قرمز و چشم های قهوه ای که ترس از سر و رویش می بارید. رنگ خاکستری به همراه گوش های لاله ای و دم درازش توجّهم را جلب کرد. خنده ام گرفت ، دراز کشیدم و گوش تا گوش خندیدم ، خنده ام غیر منتظره بود. پدرم تحمل خنده مرا نداشت ، با عصبانیت ، گوشی را از من گرفت و نگاهی زیر کابینت انداخت. خنده اش گرفت و بلند شد. رو کرد به خواهرم و گفت : «اگر شیر می دیدی ، چه می کردی؟»

سوالات مشابه درس 3 نگارش هشتم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام