جواب معرکه
چ بوی آشنایی... بوی دود خاصی ک بسیار لذت بخش است
اشک در چشمانش حلقه میزد یاد روزی ک مدرش کنارش بود می افتاد هر روز برای سر کار رفتن با موتور میرفت و بوی دود کل محل را پر میکرد ولیرچند ماه است ک جنگ تمام شده ولی پدرش بر نگشته است هزار فکر و خیال از سرم عبور میکند ...نکند پدر را عراقی ها گرفته اند ....نکند پدر را شهید کرده اند ... و نکند های پشت هم
۱ سال گذشت
تق تق تق
کیه ... اومدم
چادرش را سرش میکند
خدای من پدر است میخوام بغلش کنم اما
دوباره دنیا روی سرش خراب میشود
پدر ...پدر... پدر دستت چ شده
پدر میگوید دستم را عراق جا گذاشته ام
پدر اومد ولی بدون یک دست ولی خداروشکر ک دوباره هر روز بوی دود موتور پدر را حس میکنم